امروزه صحبت از اهميت و يا ضرورت توليد انرژي از جهات مختلف اقتصادي، اجتماعي و حتي سياسي بر همگان روشن است. مصرف الكتريكي بطوري به زندگي روزانه ما عجين شده است كه بدون آن اگر نگوييم زندگي ناممكن است،  بلكه به جرأت مي‌توان گفت كه بسيار مشكل است. جهش سريع تكنولوژي و بهبود زندگي در دهه اخير در كشورهاي پيشرفته بسيار قابل چشمگير بوده و به علت نزديكي جامعه جهاني به هم بويژه با ارتباطات سريعي كه بوجود آمده است به كشور ما نيز رسوخ كرده و تكنولوژي زندگي ما را بدنبال خود مي‌كشد، گويا فرهنگ مصرفي انرژي الكتريكي در جهان حكومت مي‌كند كه ملتها به آرامي به اين فرهنگ متصل مي‌شوند. تأمين انرژي بويژه انرژي الكتريكي از نيازهاي اصلي هر اجتماع صنعتي و نيمه صنعتي مي‌باشد و توسعه اقتصادي و شكوفايي صنعتي بدون توسعه صنعت برق ممكن نيست، چرا كه كمبود انرژي الكتريكی مي‌تواند صدمات جبران ناپذيري بر پيكره اقتصادي جامعه وارد كند. توليد انرژي الكتريكي همزمان با مصرف تحقق مي‌يابد، يعني توليد انرژي زماني امكان‌پذير است كه همزمان مصرف‌كننده ‌اي بدنبال داشته باشد. بنابراين توليد بدون مصرف امكان ‌پذير نيست و اين عبارت به اين معناست كه نمي‌توان انرژي الكتريكي را به سادگي توليد و ذخيره كرد. از طرفي توليد‌كنندگان برق (نيروگاهها)  اطلاع و ارتباط چنداني با مصرف‌كنندگان خرد و كلان ندارند و مصرف‌كنندگان انرژي الكتريكي بدون اطلاع از كميت و يا كيفيت انرژي الكتريكي توليدشده در هر شرايط و به ميزان دلخواه به سهولت از آن بهره‌مند مي‌شوند. حال به اهميت هماهنگي بين فرآيند توليد و مصرف و چگونگي اين اهميت پي مي‌بريم. در حال حاضر در كشور ما بيش از بيست هزار مگاوات قدرت نصب شده وجود دارد كه از اين مقدار بيش از ده ‌هزار مگاوات را نيروگاههاي بخاري، پنج‌هزار مگاوات را نيروگاههاي آبي، بيش از سه‌هزار مگاوات را نيروگاههاي سيكل تركيبي و حدود چهار هزار مگاوات را نيروگاههاي گازي تأمين مي‌كنند. اين قدرت بوسيله نيروگاههايي با قدرت‌هاي متفاوت و عمر متفاوت توليد مي‌شود كه بازده آنها با هم بسيار فرق دارند. هزينه توليد هر واحد نيروگاه با ديگري فرق داشته و هزينه كل تابعي از سهم بار هر يك از واحد‌هاست. بازده ماشينهاي نو بيشتر از ماشينهاي كهنه است. مسلما" يك تقسيم بار بخصوص بين واحدهاي توليد وجود دارد كه هزينه توليد به حداقل برسد. كافي نيست كه واحدهاي نو را با ظرفيت كامل بار كنيم و واحدهاي كهنه را با ظرفيت كمتر تا نتيجه مطلوب بدست آيد زيرا هزينه توليد تنها قسمتي از مسئله است. ميانگين بازده حرارتي نيروگاهها از عوامل متعددي نظير قدرت نيروگاهها،  نوع سوخت مصرفي، وضعيت بهره ‌برداري، نسبت بار توليدي به بار نامي، ميزان توقف نيروگاهها و … تأثير مي‌پذيرد. ولتاژ ژنراتور‌هاي بزرگ معمولاً بين 8/13 كيلوولت تا 24 كيلوولت است. البته ژنراتورهاي مدرن براي 18 كيلوولت تا 24كيلوولت ساخته مي‌شوند و هيچ استاندارد خاصي براي ولتاژ ژنراتورها انتخاب نشده است. سطح ولتاژ ژنراتورها ( ولتاژ توليد شده ) جهت انتقال، به 115 كيلوولت تا 165 كيلوولت افزايش داده مي‌شود. 115 ، 118 ، 230 كيلوولت سطح استاندارد ولتاژ براي ولتاژ فشار قوي است . 345 ، 500 ، 765 كيلوولت جزو سطوح ولتاژ فوق فشار قوي است. مزيت خطوط انتقال فشار قوي وقتي مشخص مي‌شود كه ظرفيت MVA  انتقالي خط مورد نظر باشد. ظرفيت خطوط هم‌اندازه ( از نظر طول ) با نسبتي بيش از مربع ولتاژ تفاوت دارند. با اينحال ولتاژ خط هر چقدر باشد نمي‌توان تعريف مشخصي براي ظرفيت داشته باشيم، چون ظرفيت خط به محدوده حرارتي خط، افت ولتاژ قابل قبول،  قابليت اطمينان، عوامل دخيل در سنكرونيزوم كردن بين ماشينهاي سيستم -  همانند پايداري -  وابسته است كه بيشتر اين عوامل به طول خط بستگي دارند. حال بايد اين انرژي توليد شده با اين سطوح ولتاژ به مصرف كنندگان متفاوت با سطح ولتاژ ديگري برسد. اين انرژي بايستي معمولا" بوسيله شبكه پيچيده‌اي از نيروگاه تا مصرف‌كننده ‌ها انتقال يابد كه در اثر عبور جريان از هاديهاي شبكه با مقاومت معين افت حاصل مي‌شود. در شبكه‌هاي بزرگ ارزش دارد كه كوشش كنيم تا نحوه تغذيه‌اي پيدا كنيم كه تلفات حداقل باشد، چون بهبود حداقل 5/0 %  در بازده باعث صرفه‌جويي زيادي مي‌شود. به منظور بهره ‌برداري مناسب از سيستم‌هاي قدرت لازم است سيستم با حداقل هزينه مورد بهره‌ برداري قرار گيرد و هم چنين از قابليت اطمينان بالايي برخوردار باشد. سيستم مطمئن به سيستمي اطلاق مي‌شود كه از خطرهايي نظير وقفه‌ هاي زنجيره‌اي ، جدا شدن بخشي از شبكه، خارج شدن ژنراتور از حالت سنكرون، قطع بار،  عدم رعايت محدوديت‌هاي توان انتقالي خطوط، ولتاژ شين‌ها و فركانس سيستم محفوظ باشد. بهره ‌برداري از سيستم قدرت از اصول و قواعدي پيروي مي‌كند كه آگاهي از آنها براي مسئولان و بهره‌برداران سودمند است. همچنين عملكرد و استفاده از اين سيستم داراي دشواريهايي است كه بايد آنها را بشناسيم  و به موقع در رفع آنها بكوشيم. عملكرد موفق سيستم‌هاي قدرت نيازمند عطف توجه به ايمني كاركنان و تجهيزات و ارائه خدمت بدون وقفه با پايين‌ترين قيمت ممكن به مشتركين است. مسئله ارائه برق ارزان ‌قيمت تابع عواملي چون كارآيي تجهيزات توليد برق، هزينه نصب و هزينه سوخت در نيروگاهها است. در صنعت برق طراحي و بهره‌ برداري بهينه و مؤثر اقتصادي همواره مورد نظر بوده است، زيرا صرفه‌جوييهاي حاصل از بهره ‌برداري صحيح منابع قدرت پر اهميت مي‌باشند و در سيستم‌هاي قدرت بزرگ به چندين هزار دلار در روز بالغ مي‌شوند. مي‌توان گفت دستيابي به اين اهداف تأثير مستقيمي در سطح زندگي اجتماعي دارد. يك انرژي ارزان  و مطمئن يك شرط اوليه براي داشتن يك زندگي در سطح بالا مي‌باشد. از آنجايي كه مصرف‌كنندگان برق نياز به انرژي حتي‌الامكان ارزان، قابل اطمينان و در دسترس در تمام نقاط ممكن دارند. سيستم‌هاي مديريت انرژي كامپيوتر مي‌توانند كمك مؤثري در كاهش هزينه‌ ها و همچنين قابليت اطمينان  و كاهش حاشيه اطمينان ( Margine safety ) باشند. پيچيدگي دنياي تكنولوژي روز در سيستم‌هاي توزيع قدرت باعث شده كه اپراتورها بدون نياز به دستگاههاي پيشرفته قادر به كنترل سيستمهاي پيشرفته قدرت و برآوردن هدفهاي مديريت انرژي نمي‌باشند. اين كنترل ‌ها بايد اين اطمينان را به سيستم قدرت بدهد كه يك قدرت الكتريكي مطمئن، انعطاف‌پذير با شرايط بهينه اقتصادي داشته باشيم. با توجه به موقعيت جغرافيايي خاص كشور ما و پراكندگي مصرف در نقاط مختلف و همچنين متفاوت بودن چگالي بار در اين نقاط از يك ‌سو و مناسب نبودن همه ‌نقاط از نظر امكانات جنبي براي نصب نيروگاهها براي برآورده‌كردن مصرف، وزارت نيرو ناچار به نصب شبكه‌اي گسترده در سطح ايران شده است. در اين شبكه هدايت بار توليدي واحدها به مصرف‌كننده‌ها تأمين كند. انحراف از محدوده پيش‌بيني فركانس و ولتاژ مي‌تواند باعث خسارات اساسي براي مصرف‌كننده و ضربه‌اي بر اقتصاد ملي باشد. اهميت كنترل توليد و مصرف وقتي آشكارتر مي‌شود كه به تغيير آماري و غيرقابل پيش‌بيني بار مصرفي توجه شود. در چنين شرايطي توليد در شبكه از تعدادي واحد توليدي بوجود آمده كه توسط سازمانهاي مختلفي نظير توانير، برق‌هاي منطقه‌اي، آبهاي منطقه‌اي  و غيره بهره ‌برداري مي‌گردد و مي‌بايست توليد اين‌ها هميشه هماهنگ با مصرف‌كننده‌ اي غيرمعين و آماري تغيير داده شود، با توجه به منابع توليد مختلف در سازمانهاي مربوطه و نوع تغيير بار مصرف‌كننده ملاحظه مي‌شود كه ايجاد سيستم كنترلي متمركز و قوي تحت نظارت يك سازمان ضروري مي‌باشد. در اين شبكه هدايت بار توليدي واحد‌ها به مصرف‌كننده بايد به نحوي انجام شود كه علاوه بر رعايت پارامترهاي اقتصادي، ولتاژ و فركانس معيني را براي مصرف‌كننده تأمين كند.